دريغا تيمور ترنج
خاموشی شاعر« صدای مردم ژرفا »تسليت باد.
غزل زير يکی از آخرين سروده های تيمور است . شاعر محجوب سپيد سرايی که غزل را هم عاشقانه می سرود . يادش مانا باد.
با خيالت دلخوشم ای ماه پنهان بعد از اين
می نهم بی روی تو سر در گريبان بعد از اين
پشت اين ديوارها سوسوی يک فانوس نيست
لحظه هايم بی تو چون شام غريبان بعد از اين
فصل ها تکرار يک پاييز بی پروانه اند
کوچه ای بی انتها من زير باران بعد از اين
اين خيابان های خالی تا کجايم می برند
مشت در جيب و پر از بغض نيستان بعد از اين
گر که بگذاری سرت را بر سکوت شانه ام
می شوم غرق گل و بوی بهاران بعد از اين
عشق را هم صحبت اين لحظه های لال کن
آه ای شيرين زبان من را مرنجان بعد از اين
ترنج چند روز پيش براي سنگ قبرش سروده بود:
«آنجا كه تو خوابيدهاي
ياران هميشه بهانهاي براي گريستن دارند»
سلام آقای معتمد .... با يک شعر منتظر حضور پرمهرتان هستم..
قراار ما سر تل عاشقون . حتمن بياينا بوشهريا !
سلام دوست ورجمند! ترنج نمرده، در همين غزل نازنين زنده گی می کند. از صحبت آن روز خيلی شادم. قربان صميميت تان. با محبت
...
...
سلام از اسم های پيشنهادی شما ممنونم
سلام آقای معتمد من رنگ مهتاب رو انتخاب کردم چطوره؟ در ضمن قالب رو هم عوض کردم ولی نمی دونم چرا تا حالا هنوز تغییر نکرده لطفا در باره شعرام نظر بدین ممنون
سلام. شما قصد به روز کردن نداريد؟
سلام آقای معتمد نمی دونم چرا هنوز قالب وبلاگم عوض نشده مطالب جديدم هم همينطور اونا رو ديروز نوشتم
سلام به سيدنا...آقانمي بيني مارا كيف مي كنيد ...ياد ترنج به خير واقعا به جائي رفت كه دوستان براي گريه كردن بهانه دارند...اما ازمشاركت!!!!چه خبر ...شنيدم رفته اند گل بچينند....پس لطفارز بچينند ...ماهم هستيما....